در باره ی خودم

با سلام وعرض ادب خدمت همه ی عزیزان که به وبلاگ من سر می زنند.من مهرداد جریان 13 ساله تهران به دنیا اومدم .من یه داداش دوقلو هم دارم که اسمش مهرانه که خیلی با هاش دعوا می کردم اما هر چی بیشتر می گذره دعواهامونم کمتر میشه.ولی با این حساب خیلی خیلی دوستش دارم.علاوه بر مهران اداداش دیگه وسه تا خواهر دارم اسم داداش دیگه ی من مرتضاست 22سالشه وداره برای لیسانس رشته ی برق می خونه .سه تا خواهر دیگه ی من به ترتیب 28و27و24 ساله ان که من خیلی اونارودوست دارم وشاید به لطف اونا بزرگ شدم.سه تاشونم برای فوق لیسانس می خونن .آبجی کوچیکه ی من خیلی خوبه وبا اتکا ومتکی بودن بر او توانستم شاگرد اول کلاس باشم .چون اکثرسوال هامو از اون می پرسم ومهندس رشته ی معماریه.آبجی وسطیم منو بزرگ کرده وشاید تا 3یا 4 سال پیش به من غذا می داد.اون یه بچه ی 1 ساله داره واسمشم آرتینه خیلی نازه ومی تونید اونو تو وبلاگ من ببینیدومادر اونم معاون بانکه.اما آبجی بزرگمم تو بزرگ کردن من وداداشم کمک کرده اون می خواد بچه دار بشه من خیلی اونو دوست دارم چون خیلی با مزه است وهمیشه منو می خندونه والآن برای فوق لیسانس کامپیوتر درس می خونه.من ماما نو بابامم خیلی خیلی دوستشون دارم.از الآن هی فکر می کنم که بزرگ شدم اونا رو به گردش ببرم .اما شما دعا کنید که زنم بذاره.من خیلی خیلی به درس علاقه دارم ودوست دارم بزرگ شدم رشته ی علوم پزشکی (قلب)رو ادامه بدم.